غرقه از خون علی (ع) بین، دامن محراب را
همچنین دریای خون، قلب اُولی الباب را
از غم بابش، حسن (ع) گریان بود همچون حسین (ع)
چون زکف دادند از شمشیر دشمن، باب را
زینب و کلثوم (س) را بر سر زنان یکسو نگر
همچنین قنبر که آگه میکند احباب را
از فغان قد قتل، جبریل شوری افکند
تا بسوزاند دل خون گشتهی اصحاب را
واعلیا بر فلک، از مسجد کوفه بلند
چون زمین بین، آسمان خستهی بیتاب را
بشنو از شیرِ خدا فزت بربّ الکعبه را
قتلگاه شیر حق بین، دامن محراب را
شیر آوردند اطفال یتیم از بهر او
«خوشدل» این احسان بود اطفال بابا یاب را